متن مرتبط با «باز» در سایت وبلاگ شخصی امیر نقدی لنگرودی نوشته شده است
من آخرین بازمانده آشویتس ام
من آخرین بازمانده ی آشِویتس ام بازمانده ی کوره های آدم سوزی حمام های گاز و اردوگاه های کار اجباری ! من آخرین بازمانده ی لهستانم آخرین بازمانده ی واگن های مرگ آخرین بازمانده تحقیر های فرمانده های نازی آخرین شاهد تجاوز سربازان آلمان به انسانیت . محبوب من !من آخرین بازمانده ی تمام جنگ‌های جهانم زخمی شکست خورده و ویران !با لبخندت آبادم کن. عاشقانه های #امیر_نقدی_لنگرودی بخوانید, ...ادامه مطلب
آمد و یک بار دیگر مو پریشان کرده بود باز آشوبی درون زلف، پنهان کرده بود
آمد و یک بار دیگر مو پریشان کرده بود باز آشوبی درون زلف، پنهان کرده بود روسری برداشت از مویش وبا یلدای عشق لحظه های سردمان را"شعر باران" کرده بود در سکوت ِخسته ی"بم"نغمه ی"گلپونه" هاش شهر را با عش, ...ادامه مطلب
تا دلم را با خیالت ، گرم ِ بردن می کنی باز آشوبی درون سینه روشن می کنی
تا دلم را با خیالت ، گرم ِ بردن می ک , ...ادامه مطلب
و رفته بودی از این شهر باز دور از تو هزار بار نوشتم هزار جور از تو
تو رفته بودی از این شهر باز دور از تو هزار بار نوشتم ... هزار جور از تو هزار بار نوشتم که دوستت دارم و ... بد شگونی چشمان شور دور از تو تمام خاطره ها را ورق بزن اینک دل و ترک همه از من ، فقط مرور از تو هزار بار نوشتم که : ماندن از دل من تو کردی از من تنها شبی عبور ... از تو :- _ هنوز خاطره دارم ، هنوز در دنیام که روشنایی شب های سوت و کور از تو... هزار بار نوشتم که بی قرار تو ,نوشتم ...ادامه مطلب
سکوت مسجد عشقت در این بازار بی دینی نوایی از اذان های موذن زاده می خواهد
سکوت مسجد عشقت در این بازار بی دینی نوایی از اذان های موذن زاده می خواهد امیر نقدی لنگرودی نوشته شده در یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ساعت 9:5 توسط امیر نقدی لنگرودی | ,سکوت,مسجد,عشقت,بازار,دینی,نوایی,اذان,موذن,زاده,خواهد ...ادامه مطلب
دکمه ی پیراهنت را باز کن تا بشکفد غنچه های سر فرو برده به صحرای تنت
وبلاگ شخصی امیر نقدی لنگرودیغزل ها و اشعار سپید امیر نقدی لنگرودی دکمه ی پیراهنت را باز کن تا بشکفد غنچه های سر فرو برده به صحرای تنت نوشته شده در یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ساعت 10:1 توسط امیر نقدی لنگرودی | ,دکمه,پیراهنت,باز,بشکفد,غنچه,های,فرو,برده,صحرای,تنت ...ادامه مطلب
عشق می کنم
این روزها نگاه تو را عشق می کنم. همواره اشتباه تو را عشق می کنم. "حوّا" نبودی و دل من" آدمت" نبود، با این همه گناه تو را عشق می کنم. در"گیر و دار" خاطره هایت دلم گرفت اما دل سیاه تو را عشق می کنم. می شد بیایی و نفسی عاشقی کنیم این حال رو به راه تورا عشق می کنم. حالا ستاره ها همه شب خنده می‌کنند از این که روی ماه تورا عشق می کنم. این روزها خدا به دلم غبطه می خورد از بس که هی نگاه تورا عشق می کنم. امیر نقدی لنگرودی ,عشق بازی میکنم بانام او,من عشق میکنم عارف,من عشق میکنم ...ادامه مطلب
