اولین و تنها وبلاگ رسمی " امیر نقدی لنگرودی " در بلگفا که توسط خودم اداره میشه بقیه صفحات کپی این صفحه هستند." امیر نقدی لنگرودی "متولد:1358/1/1 لنگرود کارمند شاعر " غزل " همه ی سهمم از زندگیست و من اینجا تمام سهمم را با شما تقسیم می کنم. شال آبی ِتو حالم را دگرگون کرده است مانده ام با دلبری هایت ، چه بامن می کنی!کتابهام:چاپ شده ها :1- مجموعه ی غزل " سارا انار دارد. نقطه از سر خط "(نشر ایلیا - رشت 89 ، چاپ اول 94 )2- مجموعه غزل،عاشقانه ها، بانو !هوای شاعرت ابریست ! انتشارات فرآیین کرج 95 ) 3- سومین مجموعه غزل : " لی لا " انتشارات : " پرنیان دیلمان " زمستان 98http://nashrepaiyanedaylaman.rzb.ir/4- نامه های عاشقانه "محبوب من ! نشر پرنیان پاییز 995-سه دفتر : مجموعه غزل های سه دفتر اول و دوم و سوم (با تو تمام لنگرودم شکل می گیرد ) نشر پرنیان زمستان ۱۴۰۰زیر چاپ ها : 1- نامه های عاشقانه کافه اردیبهشت 2- مجموعه ی نقدها و مقالات از 81 تا 91 3- چهارمین مجموعه ی غزل های عاشقانه " بت های کشمیری " بخوانید, ...ادامه مطلب
شبیه قطره که توی فرات می ریزد جهان تمام خودش را به پات می ریزد هنوز عشق به یاد شُکوه چشمانت به خاک بُتکده ی سومنات می ریزد لبان حضرت حافظ شکوفه باران است از اینکه از لب مستت نبات می ریزد و گیسوان , ...ادامه مطلب
, ...ادامه مطلب
منتظر هست کسی توی غزل بعد از این که صدایت بزند " قند و عسل " ! ... بعد از این تو " بخارای" منی شهد و شرر لبهایت نام زیبای تو هم " تاج محل " بعد از این از همان روز که چشمان " تو " آغوشم شد می نویسم همه جا بوس و بغل بعد از این من ِ کافر شده از چشم خودم افتادم و ... بخوانید مرا " لات و هبل " بعد از این من جادو شده ی چشم تو ، هیهات از عشق ... من ِ جادو شده از روز ازل .... بعد از این: می سپارم دل خود را که به یغما ببرد می گذارم ببرد حدّ ِ اقل بعد از این پس از آن بود که دستان تو را گم کردم پس از آنی که مرا دست اجل .... بعد از این: منتظر هست کسی توی غزل بعد از این که صدایت بزند,منتظر,هست,کسی,توی,غزل,بعد,این ...ادامه مطلب
این که طوفان زده از حادثه ی تقدیرم بس که دریای غمت را به خودم می گیرم. درد من ، حال تو و آینه ها تنهاییست بی تو در آینه ها در شُرُف ِ تکثیرم. گرچه این فاصله ها، خاطره ها را نو کرد روز و شب یاد " تو " را در بغلم می گیرم. بی تو از خاطره ها خاطره ای می ماند بی تو با خوب و بد ِ خاطره ها درگیرم. " ابن سیرین " گره ی خواب مرا می فهمد ای " زلیخایی ِ " چشمان شما ... تعبیرم. منزوی می شوم و مثل " غزل " در غم تو سر به صحرای جنون می کشم و می میرم. امیرنقدی لنگرودی,منزوی,منزوی بودن,منزوی اردبیلی,منزوی شاعر,منزوی شعر,منزوی شو توی قلبت,منزوی شاعر اردبیلی,منزوی ترین کشورهای جهان,منزوی یعنی چه,منزوی به انگلیسی ...ادامه مطلب