وبلاگ شخصی امیر نقدی لنگرودی

متن مرتبط با «جنگل» در سایت وبلاگ شخصی امیر نقدی لنگرودی نوشته شده است

هر چشم به در دوخته ، باید که بسوزد چون جنگل دل سوخته باید که بسوزد

  • جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ - 15:48 - امیر نقدی لنگرودی - هر چشم به در دوخته ، باید که بسوزد چون جنگل دل سوخته باید که بسوزد لبخند زدی ، شعله زدی بر دلم اینک این خرمن افروخته باید که بسوزد این حاصل یک عمر ستمدیدگی ام بود این قلب پدر سوخته باید که بسوزد قلبم ضربانش به تمنای تو می زد چون چهره برافروخته باید که بسوزد این رسم عجیبی ست که عشاق غریبند هر دل که نیاموخته باید که بسوزد آموخته ام اینکه دلم از سر شوقت چون مهر تو اندوخته باید که بسوزد با هر نفست زندگی ام شور گرفته با هر نفس آموخته باید که بسوزد !امیر نقدی لنگرودی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من از شمال سکوتم تو از جنوب هیاهو شبیه جنگل و ابرم تو هم طراوت آهو

  • جمعه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ - 22:53 - امیر نقدی لنگرودی - من از شمال سکوتم ، تو از جنوب هیاهوشبیه جنگل و ابرم ، تو هم طراوت آهوصدای موجم و باران ، شبیه آبی دریاتلالؤ شب و ماهی ، برای غُصه ی جاشو‌شبیه جاده ی چالوس ، شبیه جاده هرازمتو آفتاب خلیجی ، برای قایق و پاروشبیه برکه ی خوابم ، تویی که مثل غزل هاشبیه دشت پر از گل ، شبیه ساحلی از قو‌منم که نم نم اشکم ، به روی جنگل رویتتو مثل شور بهاری ، برای بغض پرستوشکوفه ام که نشسته ، به شاخه های تکیدههزار طرح بهاری ! به روی دست النگومن از شمال سکوتم ، تو از جنوب غرورینشسته در دل ابری ، دو چشم ناز تو جادو !درست مثل غزل ها ، شراب کهنه ی عشقمتو شاعرانه چو نیلی ، شبیه دختر هندو !#امیر_نقدی_لنگرودی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها